|
مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . از آنجا که نوروز آغاز سال جدید میباشد - مهرگان هم آغاز فصل زمستان است . این جشن روز مهر از فصل مهر می باشد ( 10 مهر ) . فلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد . ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان کاوه آهنگر از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید . سپس با آرا و پشتوانه مردم و کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند . گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان . زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند . بعد ها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع نمودند و آنرا جشن فرهنگی مهرگان نامیدند . ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد : در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند . سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد ساختند . بنی امیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایایی بسیاری به او تقدیم کنند .
جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است . جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان مهربای کن و به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی به – به روز مهر و جشن مهرگان واژه مهر پیمان و دوستی معنی میدهد . در ایران باستان ، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای بود . دلیل آن این است که هر دو آغاز فصلهای سال را نوید میدادند . نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآوردند زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود . فصل اول ، تابستان بود که از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت . جشن مهرگان که از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا میشد . انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت میدهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند . این جشن در روز 10 مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت . از نظر نجومی ، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد . ( اعتدال پاییزی اول مهر صورت میگیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است . از نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه جشنهای ملی هم به گونهای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را نشان میدهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد . از نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است . هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه میروند . با تهیه خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی سرود ، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا میدارند .
مروری بر ادبیات نظری و تجربی خارجی متعدد پیرامون افزایش سن ازدواج دختران دلالت بر آن دارد که این افزایش عموما به خاطر تجربه مدرنیته و شاخصههای آن از طرف جامعه در سطح کلان و دختران در سطح خرد، ذاتی حرکت توسعهای هر جامعهای است.
نوشتار حاضر با ارائه یافتههای یک تحقیق در سطح ملی، به این موضوع میپردازد که چرا دختران ایرانی ازدواج خودشان را به تاخیر میاندازند.
این تحقیق با مقایسه برخی متغیرهای اساسی در بین 1291 نفر از دو گروه دختران متاهل (653نفر) و دختران مجرد (638نفر) 25تا44 ساله پنج استان تهران، مازندران، لرستان، خراسان رضوی و کردستان، به نتایجی دست یافته است که شناخت آن در چرایی موضوع و دست یافتن به دادههای بهتر برای تحلیل موضوع به روشن شدن ابعاد ماجرا کمک می کند.
افزایش تحصیلات دختران ایرانی باعث استقلال فکری و آزادی هرچه بیشتر آنها از اطرافیان به خصوص والدین شده و در نتیجه کسب چنین آزادی و به عبارتی حرکت از ازدواج ترتیب داده شده به ازدواج خودانتخابی، ازدواج را براساس معیارهای شخصی تعریف کرده و آن را به تاخیر میاندازد. براساس این تحقیق میانگین تحصیلات دختران مجرد برابر با 71/14 سال و دختران متاهل برابر با 95/12 سال است.
تحلیل اقتصادی و شیءگرایانه دختران از ازدواج، سهم زیادی در افزایش سن ازدواج آنان داشته است. دختران مجرد با این اعتقاد که هزینههای ازدواج، بیش از فایدههای آن است، بر این باورند که ازدواج موجب میشود تا آنها از برخی فرصتهای دیگر خود (بهخصوص پیشرفت در تحصیل، کار و شغل) جا بمانند و هزینه این فرصتها بیش از آن هزینهای است که فرد باید با ازدواج نکردن از دست بدهد.
39 درصد از دختران مجرد و 21درصد از دختران متاهل چنین اعتقادی داشتند. افزون بر این، این نگرش به افزایش هزینههای فرصت در میان دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند، بیشتر وجود دارد. دخترانی که از تحصیلات بالاتری برخوردارند، ارزش فرصتهای از دست رفته برای آنها بالاتر است.
در حیات مدرن، در نتیجه تجربه مدرنیته اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط جامعه ایرانی و خاصه دختران، آنها تعریف خود از ازدواج را تغییر دادهاند. این تغییر بار معنایی ازدواج، بار ارزشی آن را نیز از امری مادی به امری غیرمادی تغییر داده است؛ یعنی کارکرد امنیتی خانواده (در نتیجه ازدواج) در قلمرو ارزشهای مادی قرار گرفته و در جامعه مدرن، روبه زوال مینهد. از اینرو، شاهد عدم گرایش دختران امروزی به ازدواج و تشکیل خانواده هستیم.
ساختار نابهنجار و آشفته اقتصادی و اجتماعی (مانند طلاق) جامعه نیز موجب کاهش قطعیتهای اقتصادی و اجتماعی، افزایش آنومی اقتصادی و اجتماعی، افزایش ناامیدی اجتماعی، تغییر معیارها، خواستهها و انتظارات خانوادهها و دختران و پیامدهای دیگری شده که به نوبه خود در فشردهسازی دایره همسرگزینی و تاخیر ازدواج جوانان موثر بودهاند.
شدت تاثیر شرایط بد اقتصادی و زمانبندی ازدواج جوانان زمانی بیشتر است که در چنین شرایطی، هنجارهای فرهنگی در ارتباط با هزینههای ازدواج و استاندارد زندگی تغییر نکرده و با آن هماهنگ نشده است.
در چنین شرایطی، شاهد نوعی پسافتادگی عنصر فرهنگی ازدواج از عنصر اقتصادی آن هستیم.
به دلیل شرایط آشفته اقتصادی و اجتماعی کنونی از یک طرف و افزایش تحرک اجتماعی خود دختران، آنها انتظارات و توقعات بیشتری از استاندارد زندگی لازم برای بعد از ازدواج دارند و این موضوع باعث میشود تا آنان دیرتر ازدواج کنند. افزایش این انتظارات عموما در زمینههای تحصیلات عالی (61درصد از مجردها و 51درصد از متاهلها) و شغل خوب (83درصد از مجردها و 74درصد از متاهلها) بارز بوده است.
دخترانی که دیرتر ازدواج میکنند، معمولا کسانی هستند که دسترسی کمتری به فرد مورد نظر خود دارند. طبق نتایج این تحقیق، 81.5 درصد از دختران مجرد و 72.6 درصد از دختران متاهل اشاره کردهاند که پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج امر دشواری است.
برخورداری دختر ایرانی از آزادیهای اقتصادی و اجتماعی موجب شده تا آنان به واهمه از این گمانه برسند که با ازدواج کردن، دیگر این آزادیها را نخواهند داشت. طبق نتایج این تحقیق، این ترس از دست دادن آزادی در نتیجه ازدواج، در بین 37.7 درصد از دختران مجرد و 30.9 درصد از دختران متاهل دیده شده است. ضمن آنکه این گرایش در بین دختران شاغل و با تحصیلات بالاتر بیشتر بوده است.
نتایج نشان داد که کاهش نظارت و فشار خانوادهها بر دختران نیز به سهم خود در افزایش سن ازدواج آنان تاثیر گذاشته است، به طوری که براساس نتایج این تحقیق، دختران مجرد (68.4 درصد) در قیاس با دختران متاهل (60.3 درصد) کمتر مورد فشار و پافشاری خانواده برای ازدواج قرار میگرفتند.
بنابراین، محدودیت کمتر خانوادهها بر نسل جوان امروزی (خاصه دختران) باعث شده تا آنها نسبت به پذیرش رفتارهایی که به قبول مسئولیت و تعهد برای آنها ختم میشوند، بیخیالتر باشند و در نتیجه ازدواج خود (به عنوان نمودی از این رفتارها) را به تاخیر بیندازند.
1.41 درصد از دختران متاهل و 14.3درصد از دختران مجرد دانشجو بودند؛ یعنی، دختران در حین تحصیل گرایش کمتری به ازدواج کردن دارند. دختران دانشجو معمولا به سه دلیل: 1) نداشتن آمادگی لازم برای تقبل نقشهای بزرگسالی، 2) نداشتن وقت کافی برای نقشهای غیر از تحصیل و 3) وجود انتظارات هنجاری منبیبر خودکفایی مالی افراد متاهل، دیرتر ازدواج میکنند تا دختران غیردانشجو.
هرچه تعداد اعضای خانواده و نیز تعداد دختران مجرد در خانواده کمتر باشد، ازدواج دیرتر صورت میگیرد. تعداد اعضای خانواده در بین دختران مجرد از یکطرف و تعداد اعضای دختر مجرد در خانواده این دختران، کمتر از تعداد مشابه هر دوی آنها در خانواده دختران متاهل بوده است.
میانگین تعداد اعضای خانواده درخانواده دختران مجرد 4.54 نفر و در خانواده دختران متاهل
64.5 نفر بوده است. همچنین، میانگین تعداد دختران مجرد در خانواده مجردها 1.58 نفر و در خانواده متاهلها 1.95 نفر بوده است.
تحقیق نشان داد دخترانی که از طبقه اقتصادی و اجتماعی خانوادگی بالاتری برخوردارند، دیرتر ازدواج میکنند. 14درصد از دختران مجرد و 9.6 درصد از دختران متاهل از طبقه بالای اقتصادی و اجتماعی بودند. برخورداری این دختران از تحصیلات بیشتر، استقلال و آزادی بیشتر، اعمال فشار و نظارت کمتر، خانواده هستهای و... ازدواج آنان را بیشتر به تاخیر میاندازد تا دخترانی که از طبقات پایین جامعه هستند.- بیاعتمادی به پسران نیز عامل دیگری است که باعث شده تا دختران ایرانی کمتر تن به ازدواج دهند. 86.3 درصد از دختران مجرد و 87 درصد از دختران متاهل اعتقاد داشتند که این روزها اعتماد کردن به یکپسر برای ازدواج کار دشواری است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه اداره مواد مخدر و جرائم سازمان ملل (UNODC) در گزارشی جدید که سهشنبه 9 سپتامبر (19 شهریور) منتشر شد، اعلام کرد که درحالیکه تقاضا برای چنین داروهایی در آمریکای شمالی، اروپا و اقیانوسیه ثابت مانده یا کاهش یافته است،این مواد در چند سال گذشته به بازارهای جدید نقل مکان کرده است."
این گزارش میگوید: "آسیای شرقی با جمعیت عظیم و رفاه در حال افزایشش، به محرک تقاضا برای این مواد بدل شده است."
UNODC در "ارزیابی جهانی 2008" درباره آمفتامین، متآمفتامین (مت) و اکستازی دریافت که در مقیاسی سالانه، استفاده از این داروها از مجموع کوکائین و هروئین فراتر رفته است.
براساس این گزارش این بازار جهانی، چه به صورت خردهفروشی و چه عمدهفروشی، برای مواد محرک شبهآمفتامینی یا ATS به 65 میلیارد دلار بالغ میشود.
آنتونیو ماریا کوستا، مدیرعامل UNODC در بانکوک پایتخت تایلند، محل انتشار این گزارش، هشدار داد که این داروهای روانگردان صناعی "به غلط بیضرر پنداشته میشوند. این امر باعث غفلت خوشبینانه نسبت به آنها در رویکردها، تعیین خط مشیها و اعمال قانون میشود که به کند شدن اقدامات برای مقابله با آنها میانجامد. چنین وضعیتی خطرناک است."
تولید مواد محرک شبهآمفتامینی یا ATS در سراسر جهان در حد 500 تن در سال تثبیت شده است، اما در حالیکه امروزه در آمریکا و اروپا آزمایشگاههای تولیدکننده این مواد کمتر کشف میشوند، میزان تولید در کشورهایی مانند کانادا، مکزیک، ترکیه رو به افزایش است.
UNODC یادآور شده است که بر خلاف موادی مانند هروئین و کوکائین، تولید داروهای صناعی غیرمجاز را مشکل بتوان ردیابی کرد، زیرا اجزای سازنده آنها را به راحتی برای مقاصد صنعتی مجاز در دسترس هستند. به علاوه تهیهکنندگان به سرعت خود را با آخرین گرایشها سازگار میکنند و نیازهای بازارهای محلی برآورده میکنند.
کوستا گفت یک مشکل دیگر در مبارزه با این مواد این است که کشورهایی به آن مبتلا شدهاند که کمترین آمادگی برای مواجهه با آن را از لحاظ جمعآوری اطلاعات، چارچوبهای نظارتکننده، اعمال قانون، پزشکی قانونی و مراقبتهای بهداشتی دارند.
به گفته او به همین علت، UNODC برنامه جدیدی را به نام SMART برای کمک به دولتها برای بهبودبخشیدن به گردآوری، تجزیه و تحلیل و سهیم شدن اطلاعات در مورد مواد محرک شبهآمفتامینی، مصرف و راههای قاچاق آنها، آغاز کرده است.