آرمان تحقق شهر بدون مانع

این وبلاگ تلاشی است برای برابر سازی فرصتها به منظور استفاده معلولین وجانبازان از امکانات جامعه

آرمان تحقق شهر بدون مانع

این وبلاگ تلاشی است برای برابر سازی فرصتها به منظور استفاده معلولین وجانبازان از امکانات جامعه

رفاه اجتماعی وجایگاه ان در ایران

       گسترش مفاهیم ، اصول و نهاد های مربوط به رفاه اجتماعی social welfare  طی قرون متمادی صورت پذیرفته و دارای پیشینه طولانی است .

       آغاز رفاه اجتماعی به دورانهای قبل از تاریخ برمی گردد . زمانی که کمکهای دو جانبه برای بقا مورد نیاز بود و قبایل و طوایف ، از اعضای قبیله مراقبت میکردند . بعد ها انگیزه های مذهبی و سیاسی عامل کمک به افراد نیازمند شدند و انگیزه عمدتا" هدفمند تر شده و شامل اقدامات متفرق خیریه و  تعاونیهای ابتدایی به منظور کمک به همنوع و در قالب همیاری ها و دگر یاری ها برای تأمین نیازهای اولیه خانواده ها و گروههای محلی بود .

      تاریخ تحولات اقتصادی و عبور از فئودالیسم نشان می دهد که با پیشرفت و توسعه اقتصادی و گسترش صنایع و تمرکز گروههای متراکم کاری ، ضرورت توجه به تأمین اجتماعی  پدیدار و بر اساس آن زمینه های رفاه اجتماعی نیز به نحوی میسر گردید که علاوه بر جبران خطرها و حوادثی نظیر معلولیت ، پیری ، از کار افتادگی و سایر حوادث ، موضوعات جدیدی ، نظیر کاهش ساعات کار ، جلوگیری از کار کودکان و تنظیم برنامه کار زنان باردار وشیر ده نیز در حیطه رفاه اجتماعی مطرح   شد .

      مفهوم و محتوای رفاه اجتماعی در طول چند دهه اخیر بسیار دگرگون شده است .

       در دهه 1970 گفته میشود که (( رفاه اجتماعی مجموعه قوانین ، برنامه ها و خدمات سازمان یافته ای است که هدف آن تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد کشور است )) در طول سالهای دهه 1980 این مفهوم به نحوی تغییــر کــرد کــه رفاه اجتماعی به (( مجموعه اقدامات و خدمات گوناگون اجتماعی در جهت ارضاء نیــازهای افراد و گروهها در جامعه و غلبه بر مسائل اجتماعــی)) اطلاق می شد .

       در حال حاضر یعنــی از دهــه 1990(( رفاه اجتماعی مجموعه شرایطی تلقی میشود که در آن خشنودی انسان در زندگی مطرح است .)) بنابر این صاحب نظران تعریف مناسب رفاه اجتماعی برای جامعه ایران را بدین شرح پیشنهاد می دهند:

    ((  رفاه اجتماعی مجموعه شرایط و کیفیت هایی است که نیازهای فردی ( جسمی و روانی ) و اجتماعی آحاد جامعه را در حد قابل توجه تأمین کرده و همه مردم از زندگی در آن شرایط احساس امنیت زیستی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی داشته باشند .)) از طرفی امروزه بر خلاف تصورات گذشته ، که از سلامت( Healt )تنها بعنوان نداشتن بیماری فــردی یـاد  می شد  سازمان بهداشت جهانی  WHO) ) سلامت را بعنوان آسایش کامل جسمی ، روانی و اجتماعی تعریف مینماید . لذا میتوان نتیجه گرفت رفاه اجتماعی در برگیرنده سلامت تک تک افراد جامعه است .

     اما آن روی سکه (( رفاه اجتماعی )) را میتوان ((مشکل اجتماعی )) دانست. چرا که مشکل اجتماعی Social problem   وضعیتی است که به اعتقاد اکثر افراد جامعه ، کیفیت زندگی آنهارا مختل می کند و مهمترین ارزشهای مورد توافق آنها را به خطر می اندازد .

 

      بـرای مشکل اجتماعی ویژگیهای دیگری هم مطــرح اســت که آن را از مشکــل فــردی متمایـز  می کند. به نظـر رایت میلز  ( 1959 ، به نقل از اسکارپیتی و آندرسن 1992 ) مشکل فردی آن است که  در درون فرد و روابط بلافصل او با دیگران پیدا شود و فرد شخصا" و مستقیما" با آن در گیـر باشد . نمــونــه مشکــلات

فردی ، مشکلاتی است که افراد در روابط صمیمانه و نزدیک خود پیدا می کنند . در حالی که مشکل اجتماعی ، ضمن اینکه بر جمعیت زیادی اثر منفی دارد ، در نهاد های اجتماعی ریشه دارد و در عین حال نهاد های اجتماعی و از این طریق ، ثبات جامعه را نیزمختل می کند . مثلا" طلاق گاه می تواند برای هر یک از دو طرف و فرزندانشان مشکلات فردی ایجاد کند  گاهی نیز طلاق نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند  که خود حل کننده بسیاری مشکلات فردی است . اما اگر میزان طلاق در جامعه ای به سرعت بالا رود ، جامعه آن را یک مشکل اجتماعی تلقی می کند و برای رفع علل یا عوارض اجتماعی آن به فکر کمک گرفتن از محققان و سیاستگذاران اجتماعی می افتد .

        چشم انداز توسعه در کشورهای در حال توسعه نیز حاکی از آن است که به علت تحولات اقتصادی و توسعه صنعتی ، آهنگ شهر نشینی و شهر گرایی بشدت افزایش خواهد یافت و شهر های بزرگ با مسائل عظیم اجتماعی از قبیل پدیده های حاشیه نشینی ، جوانان و نوجوانان مسأله دار ، بی سر پرستی ، فقر ، معلولیت ، اعتیاد ، خود کشی ، طلاق و آسیبهای اجتماعی دیگر مواجه خواهد شد ، بی شک جامعه ایران در سالهای گذشته و آینده در اثر تحولات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دستخوش تغییرات بنیادی گشته و خواهد شد . نهاد خانواده و روابط اجتماعی شدیدا" در شهرهای بزرگ متحول  گردیده  و هم اکنون در جریان این تحولات همه جانبه آسیبهایی پدیدار گشته که  بعنوان یک واقعیت غیر قابل انکار می بایست آن را پذیرفت .

      اما بدلیل چند بعدی بودن عوامل بوجود آورنده مشکل و آسیب اجتماعی در این فرصت کوتاه نمیتوان به تک تک این آسیبها و عوامل بوجود آورنده آنها اشاره کرد ولی جهت تبیین اهمیت مسئله میتوان به میزان و گستردگی برخی از آسیبها در جهان و مقایسه آن با نقاط مختلف کشور و استان اشاره ای داشت .

خود کشی :

       یکی از مهمترین آسیبها ، بحران خود کشی است که فقط به ایران مربوط نمی شود و حتی در کشورهای صنعتی پیشرفته و سرمایه داری نیز چنین بحرانهای اجتماعی وجود داشته که مبین این مسأله است . آمار جهانی ، بالاترین میزان خود کشی را در دنیا مربوط به کشورهای ژاپن ، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی شرقی و پائین ترین آن را  متعلق به اسپانیا ، پرتغال دانسته است .

       آمار خود کشی در جهان 16 نفر به ازای هر صد هزار نفر است و به طور متوسطدر هر 40 ثانیه یک نفر خود کشی می کند . پیش بینی میشود در سال 2020 این تعداد خود کشی به 5/1 میلیون نفر در سال برسد .

        برخی منابع ایران را در بین کشورهای دنیا در رتبه 48 و برخی دیگر در رتبه 58 قرار می دهند بر اساس آنالیز آمار موجود ، در استان ایلام در سال 84 میزان اقدام به خود کشی 74 مورد در صد هزار نفر بوده است و در سال 85 این میزان به 82 مورد در صد هزار رسیده است و در نه ماهه سال 86 این میزان به 58 مورد در صد هزار رسیده که از این تعداد 15 درصد منجر به فوت شده است بعبارتی از تعداد 319 نفر اقدام کننده تعداد 48 نفر خود کشی موفق و تعداد 271 نفر خود کشی نا موفق داشته اند که این آمار نشانگر وضعیت بسیار حاد خودکشی در استان است .

        بر اساس رتبه بندی انجام گرفته در بین شهرستانهای استان شهرستان ایوان ، دره شهر ، آبدانان

و دهلران با بیشترین میزان خودکشی در رتبه های اول تا چهارم قرار می گیرند که متأسفانه باید توجه داشت که در شهرستان دهلران که در سالهای قبل از سال 1380 همواره میزان خود کشی در آن صفر بوده یا در رتبه آخر قرار داشته است در سال 1386 با ثبت 67 مورد در صد هزار نفر اقدام به خود کشی بـه رتبه

چهارم ارتقاء داشته است که این موضوع بسیار مهم و قابل تأمل می باشد .

اعتیاد:

     بر اساس گزارش سازمان ملل متحد اکنون 220 میلیون نفر معتاد در جهان زندگی می کنند ، معتادانی که نیازمند مصرف روزانه مواد اغوا کننده ای مانند تریاک ، هروئین ، کرک ، کریستال ، شیشه ، گرس، حشیش ، ماری جوانا ، کوکائین ، مرفین و هزاران نوع ماده روانگردان شیمیایی و صنعتی هستند و بسیاری از آنها شهامت و توان ترک این اعتیاد و نجات خود را ندارند .

     160 میلیون نفر از این معتادان حشیش مصرف می کنند ، حدود 14 میلیون نفر در جهان معتاد به کوکائین هستند ، 9 تا 12 میلیون نفر آنهامعتاد به تریاک و خانواده اپیودها  هستند ، 50 میلیون نفر مصرف کننده انواع موادروانگردان شیمیایی هستند که دارای هر سه حالت مواد محرک ، مخدر و توهم زا است .

آمار در ایران :

      در مورد آمار معتادان در ایران ، اعداد و ارقام مختلفی ذکر می شود ، بر اساس آخرین اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر و به نقل از دبیر کل جانشین رئیس این ستاد ، تعداد معتادان ایران کمتر از 2 میلیون نفر است که بر اساس این آمار دو میلیون نفری ، سازمان ملل متحد شیوع اعتیاد در ایران را 8/2 درصد جمعیت اعلام کرده و ایران را صاحب بیشترین میزان معتاد در جهان دانست که بر اساس این گزارش فقط دو کشور جزیره موریس و قرقیزستان با حدود 2 درصد جمعیت معتاد در رده های بعدی نسبت به ایران قرار می گیرند .

      گذشته از تمامی آمارهای متفاوت عنوان شده باید اذعان داشت که وجود مرز طولانی 900کیلومتری با افغانستان و افزایش توان تولید مواد افیونی در این کشور از 350 تن در سال 1366 به 5 هزار تن در سال 1384 ، اعتیاد  هم اکنون بعنوان جدی ترین و خطر ناکترین آسیب اجتماعی تهدید کننده سرمایه های مادی ، معنوی و انسانی جامعه می باشد چرا که اعتیاد مولد بسیاری از آسیبها و ناهنجاریها نظیر خود کشی ، طلاق ، بزه کاری ، خشونت ، مختل کننده سلامت جسمی و روانی و ایجاد کننده بسیاری از بیماریهای مهلک نظیر ایدز و هپاتیت می باشد . 

معلولیت :

        بر اساس واقعیتهای موجود از هر 10 کودک یک نفر به عنوان توانجو یا معلول بدنیا می آید ، در ایران 000/600/2 نفر معلول وجود دارد و روزانه 110 نفر و بعبارتی سالانه 000/40 نفر بــه ایـن تعداد افزوده  می شود .

       معلولان به عنوان بخشی از جامعه امروزما که بر اثر عوامل ژنتیکی وراثتی ، عوامل زیستی (بیماری) ، سوانح و شرایط اجتماعی فرهنگی و محیطی بخشی از قدرت خود را از دست می دهند نیازمند توجه ویژه هستند .

         نرخ بیماری و مرگ در میان افرادی که معلولیت دارند ، بسیار بیشتر از سایرین است . در کشور های در گذررشد ،افراد معلول ، به مجموعه ای از امکانات ( خدمات بهداشتی ، درمانی ، آموزشی ، بهره مندی از برنامه های مهارت یابی و حرفه آموزی و خدمات کاریابی )که بطور معمول در اختیار شهروندان عادی قرار می گیرد ، دسترسی ندارند . در آمد بزرگسالان معلول در مقایسه با بزرگسالان غیر معلول ، در رتبه پائین تری قرار دارد . داشتن فرزند معلول ، زندگی زناشویی را به تلاطم و تشنج می کشاند و بر زندگی دیگر اعضاء خانواده تأثیر منفی میگذارد . از ویژگیهای دیگر اجتماعی  و اقتصادی ،  معلولیت وجود جلوه های بارزی از فقر و محرومیت در این

خانواده ها می باشد .

 

        بنا بر آنچه در سرشماری نفوس و مسکن سال 1365 و نتایج تفصیلی معلولیت آمده است . در کشور ما میزان بیکاری برای افراد در سن کار 14 درصد ولی در جمعیت معلول برابر 27 درصد می باشد . میزان باسوادی جمعیت کشور برای نقاط شهری 1/73 درصد و برای نقاط روستایی 4/48 درصد میباشد ، این میزان برای جمعیت معلول ، در نقاط شهری 8/46 درصد و نقاط روستایی 7/24 درصد ذکر شده است بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1375 از 235/398/12 خانوار کشور 590/479 خانوار دارای فرد معلول بوده اند . بنابر این نسبت خانواده های دارای معلول به کل خانوارها برابر 9/3 درصد است . که این درصد در نقاط شهری 4/3 و در نقاط روستایی 7/4 درصد محاسبه شده است . در بین سرپرستان خانوارهای دارای معلول 9/48 درصد باسواد بوده اند و به عبارتی دیگر بیش از نیمی از آنها فاقد سواد هستند . در بیش از نیمی از خانوارهای دارای معلول (2/63 درصد )  تعداد افراد  خانوار 5 نفر و بیشتر بوده است .

         ارقام فوق تصویری از وضعیت و کیفیت زندگی افراد معلول کشورمان میباشد و متأسفانه شرایط فوق نیز می تواند بر استان ما حاکم باشد .

         بر اساس بر آورد بانک جهانی ، حدود 2/1 میلیارد نفر از جمعیت دنیا به علت مصرف کمتر از یک دلار در روز ، فقیر محسوب می شوند که 200 میلیون نفر  آنها را افرادی با معلولیتهای شدید و یا متوسط تشکیل می دهند ، یعنی از هر 6 نفر فقیر ، یک نفر دارای معلولیتهای شدید و یا متوسط است .

        بنا بر آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که جوامع انسانی، به صورت مشترک اما در سطوح مختلف با دو مشکل بنیادی و عمیق یعنی معلولیت و فقر رو در رو هستند  هر کدام بــه خــودی خــود بسیاری از مکانیزم های رشد ، توسعه و برنامه ریزهای خرد و کلان اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و بهداشتی ملتها و دولتها را متأثر می سازند . عمق فاجعه زمانی بیشتر چهره نشان می دهد که این دومشکل ، به طور همزمان فرد ، گروه یا جامعه را مورد تهدید و تهاجم قرار دهند . 

       پس بنا بر این تصویر ایجاد شده از وضعیت آینده و حال ایران و همچنین  مباحث نظری  رفاه، پشتوانه اهداف کلان و خط مشهای اساسی بخش بهزیستی در برنامه های بلند مدت و میان مدت کشور

بوده است که در خصوص اهـداف کلــی برنامه ها میتوان به اهدافی نظیر :

-         تأمین و ارتقاء سلامت روانی و جسمی اقشار آسیب پذیر و آسیب دیده

-         تأمین زندگی افراد نیازمند جامعه تا حداقل خط فقر

-         تقویت مبانی ارتقاء و کارکرد نهاد خانواده

-         تأمین حقوق انسانی کودکان ، زنان بی سرپرست سالمندان و معلولین و سایر گروههای آسیب پذیر

       اشاره داشت که سازمان بهزیستی بر ای نهادینه کردن این اهداف خط مشهای ذیل را در دستور کار خود قرار داده است .

*تأمین و ارتقاء روانی و جسمی اقشار آسیب دیده و آسیب پذیر از طریق :

1-     فراهم آوردن موجبات توانبخشی معلولین ، بیماران روانی و آسیب دیدگان اجتماعی

2-      تلاش برای تأمین سلامت روانی و جسمی گروههای آسیب پذیر

3-     تأمین تغذیه مناسب و کافی با اولویت گروههای در معرض خطر

4-     اولویت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و معلولیت جسمی

5-     غنی سازی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان

 

*تقویت مبانی و ارتقاء کار کرد خانواده از طریق :

1-     پیشگیری از طلاق ، کودک آزاری و همسر آزاری

2-     گسترش خدمات و برنامه های مداخله در بحران های خانوادگی از جمله مراکز مشاوره

3-     اصلاح قوانین موجود در جهت حقوق اعضاء خانواده

4-     فراگیر نمودن آموزش زندگی خانواده با توجه به مقتضیات امروزین جامعه

*تأمین حقوق انسانی کودکان ، زنان ، سالمندان ، معلولین و سایر گروههای آسیب پذیر از طریق:

1-     توسعه مراکز آموزشی و تربیتی کودکان

2-     اصلاح قوانین و مقررات موجود به منظور ارتقاء حقوق انسانی سالمندان و معلولین و سایر گروههای آسیب پذیر

3-     اصلاح قوانین و مقررات به منظور ارتقاء حقوق انسانی کودکان و زنان

4-     توسعه نظام آموزشی قبل از دبستان

5-     برقراری نظام تأمین اجتماعی زنان خانه دار

6-     گسترش بکار گیری کنوانسیون حقوق کودک در قوانین و روابط اجتماعی

7-     ایجاد نظام حمایت مستمر از گروههای آسیب دیده

8-     گسترش برنامه های آموزشی حقوق مدنی کودکان و زنان

9-     فراهم آوردن موجبات جامعه پذیری معلولان و آسیب دیدگان