آرمان تحقق شهر بدون مانع

این وبلاگ تلاشی است برای برابر سازی فرصتها به منظور استفاده معلولین وجانبازان از امکانات جامعه

آرمان تحقق شهر بدون مانع

این وبلاگ تلاشی است برای برابر سازی فرصتها به منظور استفاده معلولین وجانبازان از امکانات جامعه

زندگی با مبتلایان به +HIV

بیماری- گردآورنده - محبوبه غفاری:
زمانی که جهانیان مخصوصا جامعه پزشکی، ریشه‌کنی آبله و کنترل بسیاری از بیماری‌های واگیر را جشن می‌گرفتند و در حالی که علم پزشکی بیشتر بیماری‌های مسری را مغلوب خود ساخته بود، ناگهان بروز بیماری ناشناخته‌ای در جهان را با مهلک‌ترین و جنجال برانگیزترین بیماری قرن مواجه ساخت.

 این بیماری خطرناک ایدز نامیده شد که بدون شک بزرگترین بلای جامعه بشری پس از جنگ دوم جهانی است. امروزه کلیه کشورها آلوده به ویروس ایدز هستند.

انگ و بدنامی در ایدز باعث نابرابری و تبعیض و نهایتا محرومیت از حقوق اجتماعی افراد آلوده به ویروس HIV می‌شود. طرد شدن افراد آلوده، از سوی مردم و جامعه باعث محرومیت آنها از فعالیت‌های اجتماعی و کاری و محرومیت از حقوق اولیه بشری می‌شود که 50 سال پیش تصویب شده و به همین دلیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

در مجمع عمومی سازمان ملل در ژوئن 2001 که در خصوص کنترل ایدز برگزار شد، این مسئله مورد توجه قرار گرفت و مشخص شد که این معضل مربوط به همه کشورها بوده و باعث مشکلاتی برای مبتلایان در مدارس، خانه، محیط کار، سفر و حتی در ارائه خدمات بهداشتی درمانی خواهد شد و در نهایت باعث احساس گناه، افسردگی، خودکم‌بینی و حقارت شده در آنها را به گوشه‌ای خواهد راند.

«اولین گام در مبارزه علیه ایدز شکستن دیوار سکوت و انگ، پذیرش آن در جامعه و شناخت اهمیت کنترل آن است. 1»

بدون شک مسئله ایدز به همان اندازه که یک مشکل بهداشتی است، یک مشکل اجتماعی نیز هست و اپیدمی ایدز در جهان لزوم همبستگی و حمایت از افراد و خانواده قربانیان را طلب می‌کند. ولی واقعیت این است که این بیماری با خود، انگ، سرکوب و تبعیض را همراه دارد و این مسئله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

زمینه‌های فرهنگی

از آنجا که ایدز ارتباط تنگاتنگی با موادمخدر، هم‌جنس‌بازی و فحشا دارد و در تضاد با ارزش‌های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از جوامع است، افراد مبتلا به ایدز یا مشکوک به ابتلا طرد می‌شوند و انگ و تبعیضی که مبتلایان با آن روبه‌رویند مضاعف و پیچیده می‌شود. معمولا این افراد به عنوان افرادی گناهکار و مقصر و خاطی شناخته می‌شوند، نه کسانی که نیازمند کمک و یاری هستند و این انگ نه‌تنها گریبان خود فرد را می‌گیرد، بلکه خانواده و فرزندان آنها را نیز در معرض این اتهام و تبعیض قرار می‌دهد.

شکاف میان طرق انتشار ایدز با آگاهی مردم

انگ و تبعیض پیامد عدم آگاهی مردم از بیماری ایدز است. به‌رغم تلاش فراوان برای آگاهی مردم در مورد راههای انتقال، متاسفانه سوءتفاهم‌ها بسیارند و بسیاری ممکن است دست دادن، بوسیدن، گزش‌پشه و نظایر آن را راه انتقال بدانند در صورتی که فعالیت‌های روزمره، در آغوش گرفتن، در یک اتاق خوابیدن، تنفس در هوای مشترک، ظروف غذاخوری، دستشویی و حمام و استخر مشترک خطری ندارند و افراد از طریق سرفه، عطسه، اشک چشم و عرق بدن و نیش حشرات مبتلا نمی‌شوند. بیماری ایدز اصولا از طریق رفتارهای پرخطری مثل تزریق مشترک در معتادان تزریقی و رابطه جنسی نامطمئن منتقل می‌شود. «تبعیض نابحق در ایدز گاه ناشی از این تصور است که فکر می‌کنند آنها مورد تنبیه الهی قرار گرفته‌اند و توجه آنها از راههای انتقال بیماری منحرف می‌شود.»

اگر روش‌های محکم و قاطع در رفع این سوءتفاهم‌ها و سوءتعبیرها اتخاذ نشود، تمام تلاش‌ها برای مهار اپیدمی ایدز به هدر خواهد رفت و افراد مبتلا بیماریشان را مخفی خواهند کرد و در نتیجه به خدمات آموزشی، مشاوره و مراقبت و درمان دسترسی نخواهند داشت و اطلاعات لازم در زمینه راه‌های انتقال و پیشگیری و نکاتی که باید رعایت کنند تا دیگران آلوده نشوند را به دست نخواهند آورد که البته آثار سوء آن به جامعه برمی‌گردد. از طرفی افرادی هستند که با توجه به سابقه رفتار پرخطر نمی دانند مبتلا هستند یا خیر و از ترس عواقب و انگ ابتلا به ایدز، از انجام آزمایش پرهیز کرده و دائما در اضطراب به سرمی‌برند.

تبعیض و انگ در ایدز ناشی از تلفیق شرم و ترس است. شرم به خاطر رابطه جنسی و یا تزریق موادمخدر و ترس به خاطر اینکه ایدز مرگبار است. مقصر شناختن و بدرفتاری با افراد مبتلا به ایدز، باعث ایجاد کانون‌های مخفی و به دنبال آن گسترش اپیدمی ایدز خواهد شد و شرایط مناسبی را برای شیوع بیشتر ایدز فراهم می‌کند. بنابراین یکی از مهم‌ترین راههای مبارزه با این اپیدمی، جایگزینی «شرم با همبستگی  همیاری‌»‌و «ترس با امید» است.
مسائل و مشکلات انگ و تبعیض انگ و تبعیض باعث محرومیت افراد آلوده به ویروس HIV از حقوق اجتماعی می‌شود. محرومیت از تشکیل خانواده، تحصیلات، کار و حتی دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی، با این حال برخی از کشورها توانسته‌اند حقوق اجتماعی و قانونی این افراد را حفظ کنند و محترم بشمارند.

انگ و تبعیض در خانواده و گروه‌های اجتماعی

در بسیاری از کشورها، خانواده مهم‌ترین جزء جامعه است. در بسیاری از کشورها این فرهنگ دیده می‌شود که در زمان بیماری فرد بیمار مورد توجه خاصی قرار می‌گیرد و برای بهبودی هرچه سریع‌تر و بازگشت به زندگی عادی حمایت می‌شود، اما آیا این فرهنگ در مورد افراد مبتلا به ایدز هم صادق است؟ در بسیاری موارد این افراد از سوی خانواده و جامعه مورد بی‌مهری قرار می‌گیرند و ممکن است از تماس آنها با اطرافیان و نزدیکان (همسر- فرزندان) جلوگیری شود و این ناشی از عدم آگاهی از راه‌های انتقال ایدز است. البته شدت تبعیض و طرد افراد با روش ابتلا آنها ارتباط دارد، در هر صورت قابل ذکر است که در اسلام برحمایت از بیماران بارها تاکید شده است.

انگ و تبعیض در محیط کار

ایدز و HIV معمولا جوانان را درگیر می‌سازد که معمولا تازه شروع به کار کرده‌اند یا سال‌های اول اشتغال‌شان است و تشخیص بیماری در این افراد باعث از دست دادن امنیت شغلی و تبعیض در محیط کار می‌شود. در بعضی کشورها حقوق افراد مبتلا حفظ نمی‌شود و مثال‌های بارزی از تبعیض، از دست دادن شغل و یا جلوگیری از استخدام آنها وجود دارد و این مسئله بدون توجه به ظاهر سالم و توانایی انجام کار در این افراد (در مراحل اولیه بیماری) صورت می‌گیرد. این تبعیض‌ها نه‌تنها از مشارکت عده‌ای از نیروهای جوان و کارآمد در رشد اقتصادی جامعه جلوگیری می‌کند، بلکه باعث می‌شود این افراد از کسب درآمد برای امرار معاش خود و خانواده‌شان محروم بمانند.

مصوبات سازمان بین‌المللی کار در رابطه با HIV/AIDS جهت استخدام و یا حین کار، کارفرما نباید از افراد آزمایش HIV بخواهد. وضعیت یک فرد از نظر ابتلا یا عدم‌ ابتلا نباید ملاک استخدام یا اشتغال افراد قرار گیرد. کارکنان مبتلا به ایدز موظف به افشای جواب آزمایش مثبت خود نیستند.

«یاری دادن و مشارکت افراد آلوده به ویروس HIV، در فعالیت‌های اجتماعی و اشتغال و تشویق آنها به حمایت از خانواده و خودشان ضروری است.»

انگ و تبعیض در خدمات بهداشتی درمانی

افراد آلوده حتی در رابطه با دریافت خدمات بهداشتی درمانی نیز مورد تبعیض قرار می‌گیرند. بدرفتاری، تبعیض و طرد آنها به اشکال مختلف ممکن است صورت گیرد، مثل اجتناب از ارائه خدمات یا ارائه خدمات به شکل نامطلوب، ایزوله کردن بی‌مورد، عدم رازداری و نظایر آن. در این رابطه باید در نظر داشت که یکی از اهداف اصلی و سیاست‌های مناسب، محترم شمردن حقوق این افراد در مراکز خدمات بهداشتی و درمانی است.

البته عامل اصلی این تبعیض‌ها، ترس از آلودگی کارکنان بیمارستانی مخصوصا در مواردی که احتمال تماس با خون پیش می‌آید است. همچنین ارائه خدمات درمانی به افراد مبتلا اقتصادی نیست و این دلیلی دیگر برای عدم ارائه خدمات و در نتیجه تبعیض است. ولی در صورتی که واقع‌بین بوده و به عواقب این برخورد فکر کنیم، متوجه می‌شویم که انعکاس و بار تاثیرات سوء این رفتارها بیش از هزینه‌های صرف شده خواهد بود.

تبعیض بین بیماران، مغایر با اعتقادات، اخلاق پزشکی و حقوق اجتماعی انسان‌هاست و کارکنان بهداشتی درمانی و متخصصین حرف پزشکی باید در ارائه خدمات خود بدون تبعیض عمل کنند. در بخش‌های درمانی فرد مبتلا به یک بیماری واگیر که راه انتقال آن از طریق تنفس است (مثل سل) ایزوله می‌شود اما در برخورد با بیمار HIV/AIDS چنانچه بیماری مسری نداشته باشد، با توجه به راههای انتقال ایدز، این سیاست مناسب نیست و توصیه نمی‌شود. باید بدانیم ایزوله کردن بی‌مورد و محدود کردن فعالیت افراد آلوده به HIV، مغایر با حقوق بشر و تجاوز به حقوق اولیه آنهاست.

انگ و تبعیض در مراکز آموزشی

اپیدمی HIV/AIDS گریبانگیر کودکان نیز شده است، چه کودکانی که خود مبتلا هستند یا کودکانی که والدین مبتلا دارند، یا یتیمان ایدز. این کودکان گاه مسئولیت‌هایی نظیر مراقبت از والدین بیمار و حتی کسب درآمد برای خانواده را بردوش می‌کشند. برخی دیگر از کودکان به خاطر ابتلا از طریق مادر و یا عدم رعایت مسائل پیشگیری در خانه آلوده شده‌اند. متاسفانه اینگونه کودکان مجبورند به همان نسبت با انگ و تبعیض HIV/AIDS درگیر باشند. متاسفانه کودکان مبتلا به ایدز یا کودکانی که در خانواده عضوی مبتلا دارند به خاطر خود یا اولییئشان انگ می‌خورند. در بسیاری موارد کارکنان مدارس، دانش‌آموزان و اولیا آنها باید بدانند که وجود یک دانش‌آموز مبتلا به ایدز در مدرسه سلامتی آنها را به خطر نمی‌اندازد. البته اطلاع‌رسانی کامل و صحیح برای رفع این نگرانی و ترس و انگ بسیار مهم و ضروری است.

همچنین ارائه راهکارهای مناسب و مفید به کودکان مبتلا از نظر روانی و اجتماعی برای بیماریشان و موقعیت آنها بسیار مهم و ضروری است. آموزش و مشاوره برای مقابله با انگ و تبعیض کودکان HIV/AIDS در موسسات آموزشی بسیار مهم و ضروریست. همان‌طور که تجربه در مصر و جمهوری اسلامی ایران (تهران) نشان داده است، دانش‌آموزان مبتلا به ایدز، بعد از مشاوره‌ای که با اولیا و مسئولان مدرسه صورت گرفت مورد قبول و پذیرش واقع شدند.
محدود کردن فعالیت‌های اجتماعی افراد مبتلا به HIV/AIDS بسیاری از کشورها بر این عقیده‌اند که ایدز یک بیماری وارداتی است و آن را مشکل بهداشتی جامعه خود نمی‌دانند و از سرعت انتشار آن غافلند.

این عقیده اشتباه باعث شده به جای بیماری با بیمار مبارزه کنند. در حال حاضر بسیاری از کشورها برای اقامت‌های کوتاه‌مدت، آزمایش HIV از افراد نمی‌خواهند، ولی برای اقامت بیش از سه ماه از آنان جواب تست HIV را طلب می‌کنند. در بسیاری از کشورهای مدیترانه شرقی نیز برای دادن ویزای مهاجرت و اقامت دائم و یا کاری یا دانشجویی نتیجه آزمایش HIV را می‌خواهند و در صورت مثبت بودن آن، فرد را نمی‌پذیرند یا اخراج می‌کنند و در بسیاری از موارد این اطلاعات برای توجیه اخراج آنها به کشور متبوعشان داده می‌شود که اتخاذ این سیاست‌ها باعث عدم رازداری و مشکلاتی برای فرد مبتلا خواهد شد. 

«در مسافرت‌های بین‌المللی درخواست آزمایش HIV از توریست، مهاجر، جویای کار، دانشجو، آواره و یا متقاضی مهاجرت مغایرت با حقوق بین‌المللی است.2»

هدف نهایی: پیشگیری و کنترل عفونت HIV و ایدز و عوارض ناشی از آن در جامعه برای رسیدن به هدف فوق، استراتژی‌های یازده‌گانه برنامه کشوری و پیشگیری از عفونت HIV و ایدز براساس سه سطح کلی پیشگیری اولیه (پیشگیری از ابتلا) ثانویه (پیشگیری از گسترش، مراقبت و درمان) و ثالثیه (پیشگیری از عوارض گوناگون بیماری) طراحی شده است و شامل موارد زیر است:
1 – آموزش و اطلاع‌رسانی
2 – تامین سلامت خون
3 – تقویت نظام مراقبت اپیدمیولوژیک
4– تقویت نظام پیشگیری از انتقال ویروس در مراکز ارائه‌دهنده خدمات تشخیصی، بهداشتی و درمانی کشور و Standard precaution
5 – مشاوره افراد در معرض خطر و آزمایش داوطلبانه در گروههای پرخطر VCT))
6 – کاهش آسیب (Harm Reduction)
7 – مراقبت و درمان بیماری‌های مقاربتی STI
8 – مشاوره، مراقبت و درمان موارد آلوده به HIV و خانواده آنان
9 – تقویت و توسعه زیرساخت‌ها و منابع (مالی، انسانی، مدیریتی) در تمامی زمینه‌های مرتبط با HIV و ایدز (capacity building)
10 – تقویت پژوهش‌های کاربردی
11 – حمایت از افراد آلوده، بیمار و خانواده‌های آنان و همچنین افراد پرخطر.
 اطلاعات موجود نشان می‌دهد همه‌گیری ایدز در ایران  از سال 1366 کشف شده و در حال گسترش است، البته باید توجه داشت که موارد گزارش شده تنها از موارد تخمینی در کشور است.

ایدز در کنار اینکه یک بیماری عفونی است یک بیماری بسیار پیچیده می‌باشد و وزارت بهداشت، درمان و آموزشی پزشکی نمی‌تواند به تنهایی جوابگوی این معضل اجتماعی و فرهنگی بهداشتی باشد. در راستای اجرای فعالیت‌های مربوط به برنامه کشوری کنترل و پیشگیری از عفونت HIV و ایدز به مشارکت فعال نهاد ریاست جمهوری، قوه قضاییه، وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بودجه، صدا و سیما، سازمان امور زندان‌ها و اقدامات تامینی، بهزیستی، نیروی انتظامی، سازمان نظام پزشکی و سایر سازمان‌های غیردولتی و هر سازمانی که می‌تواند در این امر موثر باشد ضرورت تمام دارد.

1 – کوفی عنان، دبیرکل قبلی سازمان ملل متحد
2 – از مصوبات حقوق بشر، اجلاس ویژه ایدز28-26 ژولای 1989 - ژنو و 1991 نیویورک

تاریخ درج: 4 شهریور 1387 ساعت 13:24تاریخ تایید: 4 شهریور 1387 ساعت 14:19تاریخ به روز رسانی: 4 شهریور 1387 ساعت 14:03

سوء‌مصرف مواد، عامل افزایش خودکشی و دیگرکشی

بیماری- سمیه شرافتی:
«یکشنبه گذشته، زن 30ساله‌ای، فرزند 7 ساله خود را با وارد کردن ضربات متعدد چاقو به قتل رساند.» این خبری بود که چند روز قبل در بخش حوادث برخی رسانه‌ها انعکاس یافت.

مادر جوان به‌دلیل احتمال ابتلا به یک بیماری روانی در بیمارستان روزبه تهران بستری شده و منابع غیررسمی می‌گویند مصرف بیش از حد الکل، عامل بروز ناپایداری روانی او و بروز چنین فاجعه‌ای شده است.

با این حال سؤال این است که آیا افزایش بروز بیماری‌های روانی و اعتیاد، عاملی برای افزایش جرایم اینچنینی در جامعه ایران بوده است یا نه؟

روانپزشکان معتقدند در جامعه ما، سوء مصرف الکل و بعد از آن سوء‌مصرف مواد‌مخدر، اختلالات خلقی مثل افسردگی و اختلال دوقطبی و درنهایت اختلالات سایکوتیک که همراه با توهم و هذیان هستند، مثل اسکیزوفرنی، از جمله اختلالاتی هستند که بیشترین میزان خودکشی و دیگرکشی در مبتلایان به آن دیده می‌شود.

دکتر بابک نژند، روانپزشک، با اشاره به اینکه بیماری‌هایی که باعث خودکشی و دیگر‌کشی می‌شوند، از نظر شیوع فرق زیادی با هم ندارند، سوء مصرف مواد، به‌خصوص مواد‌مخدر جدید را مهم‌ترین اختلال روانی می‌داند که در آن فرد داوری خود را در برابر حقیقت از دست می‌دهد و دست به‌خودکشی یا دیگر‌کشی می‌زند.

دکتر نژند با تاکید بر اینکه این مواد باعث افکار هذیانی، بدبینی و توهمات بینایی و شنوایی می‌شوند، ادامه می‌دهد: علاوه بر این، در خیلی از افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی هستند هم ممکن است فرد به‌خود یا دیگران آسیب برساند، به‌طوری که ثابت شده چیزی نزدیک به 15‌درصد افسرده‌ها در نهایت خودکشی می‌کنند؛

یعنی این اختلال گاهی چنان روند افسار‌گسیخته‌ای پیدا می‌کند که جز ناامیدی و خودکشی راه دیگری برای بیمار باقی نمی‌ماند.

الکل بیش از همه مقصر است

اما دکتر محمدعلی شهرکی، روانپزشک و مدیر اجرایی سابق جمعیت آفتاب نیز در توضیح طبقه‌بندی اختلالاتی که منجر به صدمه به‌خود یا دیگران می‌شوند، تأکید می‌کند که بیشترین طیف خشونت نسبت به دیگران در میان افرادی که ابتدا مبتلا به سوء‌مصرف الکل شده‌اند، دیده می‌شود.

«میزان خود‌آزاری و خودکشی در افسردگی اساسی بسیار زیاد است به‌طوری که بیش از 70درصد کسانی که خودکشی می‌کنند، مبتلا به افسردگی هستند.» دکتر شهرکی با بیان این عبارات توضیح می‌دهد: علاوه بر سوء مصرف مواد در افراد مبتلا به افسردگی به‌خصوص در بیماران دوقطبی و در مرحله افسردگی، خودکشی بیشتر دیده می‌شود اما در مرحله شیدایی، چنین بیمارانی ممکن است اقدام به دیگرکشی کنند و آن‌هم تحت‌تأثیر فقدان احساس واقعیت‌سنجی است؛ یعنی این افراد هیچ گونه درکی از واقعیت ندارند و باورهای هذیانی در آنها زیاد است.

اما نکته مهم دیگری که این روانپزشک به آن اشاره می‌کند، این است که در برخی اختلالات روانی مثل اسکیزوفرنی‌ با وجود اینکه مردم تصور می‌کنند بیماران مبتلا به این اختلال به دیگران آسیب‌های جدی خواهند رساند، ولی خشونت در چنین بیمارانی تقریبا معادل یا اندکی بیشتر از مردم عادی جامعه است.

چون بیماران اسکیزوفرنی آنقدر که به خود آسیب‌ می‌رسانند و خودکشی می‌کنند، خشونت‌ آنها متوجه دیگران نمی‌شود. به گفته دکتر شهرکی، در اسکیزوفرن‌ها و در مرحله افسردگی، میزان خودکشی موفق 50 تا 60 درصد است.

اختلالات خفیف خطرناک

به عقیده برخی کارشناسان، پرخاشگری یک علامت شایع در همه اختلالات روانی است؛ حتی در بیماران با اختلالات خفیف، اما نحوه ظهور آن در اختلالات مختلف متفاوت است.

دکتر سید سعید صدر، روانپزشک و استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این رابطه به همشهری می‌گوید: در اختلالات شدید روانی اقدام به خشونت علیه خود یا دیگران کاملا بدون هدف قبلی است ولی در اختلالات خفیف فرد بیمار با برنامه‌ریزی قبلی اقدام به پرخاشگری علیه خود می‌کند و آن هم فقط به قصد کاهش تنش‌های روانی.

گذشته از این موارد، اختلالات شخصیتی نیز به عقیده دکتر نژند می‌توانند چهارمین عامل خودکشی یا دیگرکشی در میان بیماران روانی باشند.

وی در این رابطه خاطر‌نشان می‌کند: در برخی اختلالات شخصیتی مثل اختلال شخصیت مرزی یا اختلال شخصیت ضد‌اجتماعی هم ممکن است ضربه به‌خود یا دیگران دیده شود ولی در بین این اختلالات کسانی که مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند، بیشتر دچار این حالات می‌شوند، چون این افراد به غرور و برتری خود اهمیت زیادی می‌دهند، پس هنگامی که از این نظر احساس عدم‌امنیت کنند یا خودکشی می‌کنند یا اینکه فرد مقصر را از بین می‌برند.

خشونت‌های پنهان!

نکته مهم دیگری که تمامی روانپزشکان در مورد آن اتفاق نظر دارند، این است که در نهایت ممکن است فرد هیچ کدام از اختلالات نامبرده را نداشته باشد ولی تحت‌تأثیر فشارهای مختلف اجتماعی و حتی درصورت یک افسردگی خفیف یا اضطراب گذرا، به‌دلیل اینکه مهارت کنترل فشار ندارد، دست به‌خودکشی یا دیگرکشی بزند.

به عقیده دکتر شهرکی، با در نظرگرفتن این موضوع، اگر بیماران روانی را به‌لحاظ آماری با کل جامعه مقایسه کنیم، این افراد از نظر پرداختن به خشونت تفاوتی با کل جامعه ندارند، ولی فقط در اختلالاتی که خشونت در آنها جنبه آشکارتری به‌خود می‌گیرد، روانپزشکان مداخله می‌کنند.

تاریخ درج: 5 شهریور 1387 ساعت 18:39تاریخ تایید: 5 شهریور 1387 ساعت 19:29تاریخ به روز رسانی: 5 شهریور 1387 ساعت 19:07

غصه نخورید، سرطان نگیرید

تحقیقات- تحقیقات نشان می دهد آن دسته از زنان جوانی که در زندگی خود اتفاقات تاسف‌بار و تکان‌دهنده زیادی را تجربه کرده‌اند، بیشتر به سرطان سینه دچار می‌شوند

این در حالی است که شادی و خنده تاثیر پیشگیرنده بر سرطان سینه دارد.

به گفته متخصصان، اتفاقات ناخوشایند می‌تواند فوت یا جدایی والدین در دوران کودکی یا حتی از دست دادن فرصت شغلی و مشکلات اقتصادی را نیز شامل شود.

نتایج تحقیقات حاکی از آن است که ارتباط مستقیمی بین روحیه و سرطان سینه وجود دارد و زنانی که در زندگی خود 2 یا 3 اتفاق بد را پشت سر گذاشته‌اند 62 درصد بیشتر به این نوع از سرطان دچار می‌شوند.

این در حالی است که زنان خوشبین که زندگی شاد‌تری را داشته‌اند 25 درصد کمتر از سایر همنوعان خود به سرطان سینه مبتلا می‌شوند.

پزشکان معتقدند منفی‌گرایی و افسردگی نیز تاثیر بسزایی در این زمینه دارد و ریسک سرطان سینه را افزایش می‌دهد. در مقابل هرچه افکار و نگاه زنان به زندگی مثبت‌تر باشد، شانس ابتلا به سرطان سینه هم کاهش پیدا می‌کند.

"بیماری افسردگی" چیست؟

عمومی- همشهری آنلاین - ترجمه زهرا جباری امیری:
هنگامی که پزشکان درباره افسردگی بحث می‌کنند، هدف آنها معالجه بیماریی است که "افسردگی عمده"  (major depression)  نامیده می‌شود.

هنگامی می‌گوییم فردی به بیماری  افسردگی مبتلا می‌شود، که علائمی مانند آنچه در پایین به آنها اشاره خواهد شد، را تقریبا در هر روز، در تمام طول روز، برای دو هفته یا بیشتر داشته باشد.

اگر شما افسرده‌اید، ممکن است سر درد، درد‌های مبهم یا حاد یا مشکلات گوارشی و  جنسی داشته باشید. افراد سالمندتر مبتلا به افسردگی ممکن است احساس سردرگمی  یا مشکلاتی در تفهیم خواسته های ساده خود داشته باشند.

علائم افسردگی

از جمله علائم بیماری افسردگی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • داشتن احساس غم واندوه،ناامیدی و گریه‌های مکرر.
  • از دست دادن علاقه یا خوشایند بودن چیزهایی که ازآن لذت می‌برید(شامل مسائل جنسی)
  • احساس گناه، درماندگی یا بی ارزشی
  • به مرگ فکر کردن یا خودکشی.
  • خواب بیش از حد، یا مشکل در به خواب رفتن.
  • از دست دادن اشتها و کاهش یا افزایش وزن به طور ناخواسته.
  • احساس خستگی زیاد در تمام مدت.
  • اشکال در تمرکز و تصمیم گیری.
  • داشتن دردهای مبهم یا حاد و بهتر نشدن آنها با درمان‌های معمول.
  • احساس بی‌قراری، عصبانیت و دلخوری زود هنگام.

علت افسردگی چیست؟

 به نظر می‌رسد که افسردگی  علاوه بر دلایل ارثی، به تغییرات مواد شیمیایی در مغز مربوط باشد که ارتباط بین سلولهای عصبی را با یکدیگر دچار اشکال می‌کند.

افسردگی می‌تواند با دغدغه‌ها و رویدادهای زندگی شما ارتباط داشته باشد، از قبیل مرگ کسی که دوستش دارید، طلاق یا از دست دادن کار.

 خوردن برخی از داروها، زیاده روی در مصرف داروها یا ابتلا به بیماریهای دیگر هم می‌تواند علت افسردگی باشد.

"دچار شدن به افسردگی به دلیل ضعف شخصیت، تنبلی یا بی‌ارادگی نیست."

افسردگی چطور تشخیص داده می‌شود؟

اگر شما علائم فوق را دارید، حتما به پزشک مراجعه کنید، قطعا می‌توانید از او کمک بگیرید. از پزشک خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.

 هرچه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.

اولین بار که شما در مورد احساس خود با پزشک سخن می‌گویید، ممکن است او  از شما سوالاتی درباره نشانه‌های آن، سلامت شما، وسابقه مشکلات سلامت در خانواده‌تان بپرسد. همچنین پزشک ممکن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایش‌های دیگری را برای شما درخواست کند.

 درمان افسردگی چگونه است؟

افسردگی را می‌توان هم با دارو، و هم با مشاوره یا هر دو درمان کرد.

داروهای ضدافسردگی: داروهای بسیاری را می‌توان برای درمان  افسردگی مورد استفاده قرار داد.

این داروها "ضد افسردگی" (antidepressant) نامیده می‌شوند. آنها عدم تعادل شیمیایی در مغز را که باعث افسردگی می‌شود، اصلاح می‌کنند.

 تاثیرداروهاثی ضد افسردگی‌ بر هر فردی متفاوت است. بنابراین حتی اگر یک دارو  بر بیماری شما تاثیری نداشته باشد، ممکن است داروی ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.

 ممکن است یک هفته بعد از شروع مصرف داروها  بهبودی را احساس کنید. اما  احتمالا تاثیرات کامل دارو  را تا  8 تا 12 هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.
 در هفته اول مصرف دارو ممکن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت کاهش می‌یابد. 

تا کی به دارو نیاز خواهم داشت؟

مدت زمان نیازتان به مصرف دارو به میزان افسردگی شما بستگی دارد. ممکن است دکتر از شما بخواهد داروها را برای 4تا 6 ماه یا بیشتر مصرف کنید.

شما نیاز دارید به مدت زمان کافی دارو مصرف کنید تا احتمال عود افسردگی شما کاهش پیدا کند. در این زمینه حتما با پزشک خود مشورت کنید.

روان درمانی چیست؟

در روان درمانی ممکن است شما با یک پزشک خانوادگی، یک روانپزشک یا روان‌درمانگر درباره شرایط زندگی‌تان صحبت کنید.

ممکن است موضوع بحث شما با این درمان‌گران در مورد افکار و عقاید یا روابط خانوادگی‌تان  باشد. یا ممکن است بر رفتاری‌های‌تان متمرکز شوید، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر می‌گذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.

معمولا روان‌درمانی برای مدت معینی مثلا بین  8 تا20  جلسه انجام می‌شود.

آیا لازم است بستری شوم؟

معمولا با مراجعه به پزشک می‌توانید افسردگی را درمان کنید. اگر شما عارضه پزشکی دیگری دارید بر روی درمان تاثیر دارد، یا اگر خطر خودکشی در شما بالا باشد نیاز به درمان در بیمارستان دارید.

کی افسردگی به پایان می‌رسد؟

درمان افسردگی ممکن است برای هفته‌ها، ماه‌ها، یا حتی سال‌ها به طول انجامد.

خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگی در مدت  8 تا 12 هفته یا کمتر باعث بهبودی شما می‌شود.

گذر  از  افسردگی

برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:

  • تند نروید، از خودتان انتظار زیاد  نداشته باشید. هر کاری را به صورت طبیعی انجام دهید. برنامه‌ای واقع گرایانه تنظیم کنید.
  • به افکارمنفی که ممکن است در شما وجود داشته باشد،‌ اعتنا نکنید. افکاری از قبیل مقصر دانستن خود یا انتظارات غلط. این فکر بخشی از افسردگی است. اینها افکاریست که افسردگی شما را تشدید می‌کند.
  • خودرا با فعالیت‌هایی در گیر کنید  که حس خوبی در شما ایجاد می‌کند یا احساس موفقیت را در شما به وجود می‌آورد.
  • زمانی که افسرده‌اید تصمیم‌گیری‌های عمده درباره زندگی خود دوری کنید، اگر ضروری است که تصمیم بزرگی بگیرید از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید.
  •  اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگی شدید می‌شوند و تداخل‌های خطرناکی با داروی ضد افسردگی تجویزشده برای شما دارند.
  •  به نظر می‌رسد که فعالیت جسمی باعث بروز واکنش‌های شیمیایی در بدن می‌شود که ممکن است وضع روانی شما بهبود یابد.
  • ورزش کردن 4تا6 بار در هفته، هر بار حدود 30 دقیقه، هدف خوبی است.اما کمترین فعالیت جسمی هم می‌تواند مفید باشد.
  • امیدواری خود را حفظ کنید. برطرف‌شدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.

خودکشی
 
افرادی که افسردگی دارند بعضی وقت‌ها به فکر خودکشی می‌افتند.

این فکر بخشی از افسردگی است.اگر شما به آزار رساندن خود فکر می‌کنید، به پزشک خود، دوستانتان، خانواده خود یا به مراکز محلی مشاوره مقابله با خودکشی، مراجعه کنید.

فورا درخواست کمک کنید. خبر خوش این است که پزشکان می‌توانند به شما کمک کنند و افسردگی شما قابل درمان است.

چرا باید افسردگی را درمان کرد؟

  • درمان زودرس  کمک  می‌کند از بدتر شدن افسردگی یا مزمن و مداوم‌شدن آن جلوگیری شود.
  •  فکر کردن به خودکشی در بین افراد افسرده رایج است. اگر شما برای افسردگی‌تان درمان دریافت نکنید، خطر خودکشی افزایش پیدا می‌کند. درمان موفقیت‌آمیز افسردگی، ‌افکار خودکشی را برطرف خواهد کرد.
  •  درمان می‌تواند به بازگشت شما به حالت طبیعی و لذت بردن از زندگی کمک کند.
  • درمان می‌تواند به جلوگیری از بازگشت افسردگی کمک کند.

 familydoctor.org

تاریخ درج: 12 شهریور 1387 ساعت 23:39تاریخ تایید: 13 شهریور 1387 ساعت 00:29تاریخ به روز رسانی: 13 شهریور 1387 ساعت 00:29