![]() |
در نشست علمی تخصصی بررسی آسیبهای اجتماعی به گزارشی از پژوهش فراتحلیلی در زمینه موضوعات وندالیسم، دختران فراری، تکدی گری و زنان سرپرست خانوار پرداخته شد.
عقیل دغاقله در مورد این پژوهش گفت: در این پژوهش علاوه بر مرور سیستماتیک، بر مبنای دادههای آماری مستند و مصاحبه با صاحبنظران و کارشناسان موضوع تحلیلی از روند مسائل مورد بررسی طی 10 سال ( از سال 77 تا 86) ارائه شده است.
وی ابتدا به مروری بر یافتههای پژوهش وندالیسم پرداخت و افزود: وندالیسم رفتاری معطوف به تخریب و خرابکاری اموال، تاسیسات و متعلقات عمومی است. در این زمینه آمار دقیق و با تحقیق مشخصی ارائه نشده است.
دغاقله در مورد ایرادات تحقیقات این حوزه گفت: ایرادات روشی و انتخاب روشهای نامتناسب با موضوع، مشکلات مربوط به نمونهگیری و شیوه انتخاب نمونه، حجم اندک نمونه امکان تعمیم این یافتهها، نظرسنجی از خود پاسخگو و همچنین بررسی متغیرها در سطح فرد و نه کلان از جمله مشکلات این تحقیقها در 10 سال مذکور است.
در این تحقیق علاوه بر توجه به ایرادات نحوه پژوهش به نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها در زمینه این آسیب اجتماعی و مسائل پیش روی تحقیقات آتی نیز پرداخته شدهاست.
در ادامه وی به یافتههای پژوهش دختران فراری در 10 سال مذکور پرداخت و افزود: در مجموع در این پژوهش، 23 تحقیق انجام شده و مرتبط با موضوع، مورد بررسی قرار گرفتند که از سال 76 تا سال 82 تعداد پژوهشهای انجام شده در زمینه دختران فراری افزایش یافته است. در سال 82، 30 درصد پژوهشها در این زمینه انجام شدهاست.
عمده پژوهشها با رویکرد شناخت عوامل مؤثر بر فرار انجام شدهاند و حدود 70 درصد پژوهشها، سعی داشتند تا عوامل مؤثر را شناسایی کنند. بخش قابل توجهی از این مطالعات نیز با هدف شناخت ویژگیهای شخصیتی یا ویژگیهای خانواده هستند.
تنها 2 پژوهش (معادل 7/8 درصد) بهدنبال این بودهاند که راهکار و پیشنهادهایی درخصوص این مسئله ارائه دهند. 3/78 درصد این تحقیقات پایاننامه و 7/21 درصد پژوهشهایی بودند که توسط سازمانها و نهادهای دستاندرکار موضوع، اجرا شدهاند. 3/58 درصد پژوهشها بیشتر رویکرد جامعهشناختی و 7/41 درصد بیشتر رویکرد روانشناختی را مورد استفاده قرار دادهاند.
این استاد دانشگاه در نقد این تحقیقات گفت: دانشجویی و آماتور بودن، غیرکاربردی بودن پژوهشها، توصیفی بودنشان، نمونه محدود پژوهشها، که تنها از یک مرکز گرفته شدهاست ایراد جدی دیگری است که به این تحقیق وارد است.
موقعیت زمانی و مکانی تکمیل پرسشنامه که همراه با استرس و فشار روحی روانی زیادی است و تکمیل پرسشنامه بهصورت خود تکمیلی و بدون نظارت کافی از دیگر اشکالات این پژوهشهاست.
![]() |
نتیجه یک پژوهش نشان میدهد که 6/80درصد از مردم پول و پارتی را برای احقاق حق خودشان ضروری میدانند و تنها 3/8درصد مردم به اجرای مساوی قانون اعتقاد داشتهاند. از این نظر میتوان چنین برداشت کرد که شاخصهایی چون امید به آینده، قابل اعتماد بودن و یا منصف بودن افراد جامعه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
رواج و رسمیت یافتن دروغ در مناسبات فردی و اجتماعی، سوءظن، فردگرایی، تضعیف بنیانهای اجتماع، تظاهر و ریا، قانون گریزی، رابطه گرایی، عوام زدگی و عوام فریبی، تملق و گزافه گویی، نشانههایی از بحران اخلاقی و نبود اعتماد در جامعه است.
اینها جملاتی است که رئیس هیات امنای مؤسسه «رحمان» با استناد به نتایج یک پژوهش رسمی بر زبان راند. او که مهمترین دغدغه و نگرانیهایش افزایششاخصهای آسیبهای اجتماعی در کشور است، معتقد است اختلالات روانی و افسردگی در جامعه ایرانی دومین رتبه بیماریها را از نظر تحمیل هزینههای بهداشتی، روانی و اجتماعی و اقتصادی دارد.
همچنین پرخاشگری رو به افزایش است بهطوری که 50درصد جرائم بهعلت خشونت رخ میدهد. میزان خودکشی در برخی استانها از جمله گلستان، کهکیلویه و
بویر احمد و بهویژه استان ایلام تا 37 مورد در هر صد هزار نفر جمعیت کشور را شامل میشود. این در حالی است که بالاترین شاخص خودکشی در جهان در کشورهای آمریکای لاتین مشاهده شده که 25 مورد در هر یکصدهزار نفر است.مجموعه این شرایط، گروهی از مدیران و دانشگاهیان کشور را از سال1385بر آن داشت تا تلاشهایی را برای پیشگیری، کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی در ایران آغاز کنند.
تلاشهایی که درنهایت به شکلگیری یک سازمان مردمنهاد با عنوان «رحمان» منجر شد.
اما چرا کار و تلاش در حوزه آسیبهای اجتماعی؟
به هر حال هر جامعهای متناسب با مسائل و تنگناهای دورانگذار خویش باگونههای مختلفی از آسیبهای اجتماعی روبهرو است اما جامعه ما بهدلیل بافت جوان و شتاب و در هم تنیدگی تغییرات گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با صورتهای خاص و گسترهای از مشکلات و مسائل اجتماعی مواجه است. از سویی آسیبها و بحرانهای اجتماعی میتواند که به تضعیف بنیان خانواده، فرار مغزها، گسترش فرهنگ ریا، چاپلوسی و دروغ، فساد و ناکارآمدی و... منجر شود و تهدیدهایی جدی را در جامعه برجسته سازد.
از سوی دیگر مسائل حادی چون فقر، اعتیاد، بیکاری، فحشا، سرقت، خشونت، جرم و جنایت، طلاق و حاشیه نشینی و تراکم انحرافات اجتماعی، سلامت جامعه را تهدید میکند. این آسیبها موجب از بین رفتن فرصتهای پیشرفت و ظرفیتها و تواناییهای فراوان فردی و اجتماعی در جامعه میشود.بررسی عوامل فرهنگی و زمینههای موجد این قبیل تهدیدها و بحرانها نشانمیدهد که نهادهای اجتماعی رسمی و غیررسمی میتوانند در کار تغییر و بهبود شاخصهای فرهنگی و اجتماعی و یا بالعکس تخریب آنها، بیشترین تاثیر را داشته باشند.
در عین حال نهادها و سازمانهای غیردولتی، بهویژه اگر با نگاه علمی و آینده نگر در سطح ملی به بررسی ریشههای آسیبهای اجتماعی بپردازند میتوانند در واکاوی، پیشگیری و کاهش آنها نقشی مؤثر و پردامنه داشته باشند.
وقتی سرمایه اجتماعی فراموش میشود
در ایران از تاسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در سال1377 تاکنون پژوهشها و کوششهای مختلف علمی بهطور گسترده انجام گرفته است. در سالهای اخیر نیز انجمنهای مختلف علمی و مؤسسات مردم نهاد و مدنی برای حمایت از آسیب دیدگان حوادث، بیماریها و آسیبهای اجتماعی بهوجود آمدهاند اما همچنان برای هر گونه کار خیر در مقیاسهای کوچک و بزرگ البته با نگاهی علمی و انساندوستانه و توانایی بخش احساس نیاز میشود. در برنامههای توسعه پس از انقلاب، آسیبهای اجتماعی از زوایای مختلف مطرح شده است.
نقطه عطف این توجه در برنامه سوم توسعه است که اشاره به فقر و بیکاری، تورم، اعتیاد، خودکشی، طلاق، جرائم و اختلالات روانی و نیز ضرورت تصویب قانون نظام جامع تامین اجتماعی را مورد تاکید قرار داده است. در برنامه چهارم نیز بر لزوم توجه به سرمایه اجتماعی با توجه به نقشی که در کاهش آسیبها دارد تاکید شده و دولتها موظف شدهاند طی ارزیابیها و مطالعات دقیق، هر دو سال یک بار، وضعیت سرمایه اجتماعی کشور را گزارش کنند. اما هنوز گزارشی رسمی در این زمینه منتشر نشده است.
رئیس هیأت امنای مؤسسه رحمان به 4کمیسیون تخصصی مؤسسه با عنوانهای سلامت روان و اعتیاد، فقر و حاشیه نشینی، اوقات فراغت و بیکاری و کارآفرینی اشاره میکند که 18طرح بزرگ را در دست مطالعه و اجرا دارد.
بررسی وضعیت سلامت روان کشور و تحلیل علل و عوامل آن، کنترل و پیشگیری از خشم و خشونت در یکی از مناطق شهر تهران، فرا تحلیل مطالعه درباره اوقات فراغت در 10 سال اخیر در ایران، تاثیرگذاری نحوه گذران اوقات فراغت بر کیفیت زندگی در شهر تهران، بررسی وضعیت نیازها و چشماندازهای مدنی ایران در حوزه آسیبهای اجتماعی، تحلیل و نقد وضعیت موجود آسیبهای بیکاری تنها بخشی از کارهای مطالعاتی در دست اجرا در کمیسیونهای تخصصی است. وی در ادامه توضیح بیشتری درباره فعالیتهای کمیسیون فقر و حاشیهنشینی میدهد:
« در همین رابطه چند طرح در باره فقر و حاشیهنشینی داریم. مثلا یکی از آنها ماخذشناسی و جمع بندی مطالعات انجام شده درخصوص اسکان غیررسمی است.
مطالعات زیادی در اینباره صورت گرفته و پایاننامههایی نیز وجود دارد. خود شهرداریها هم بررسیهایی را انجام دادهاند. ولی ما به یک جمع بندی در باره کل پژوهشهای انجام یافته نیاز داریم. این مسئله میتواند به رویکردهای بعدی ما درخصوص حاشیه نشینی کمک کند. یا فراتحلیل وضعیت اجتماعی شهر تهران در 10 سال اخیر از دیگر طرحهایی است که در این کمیسیون در دست اجرا داریم. که طرح بزرگی به شمار میرود.»
اما اینجا نکته دیگری پیش میآید که به اجرایی شدن این طرحهای بر میگردد. کارهایی که بعضا بسیار بزرگ، وقتگیر و هزینهبر است. فعالیتهایی که شاید دولتها با منابع مالی فراوان و نیروهای زیاد و دستگاههای عریض و طویل هم به سختی از عهده آن بر بیایند.
وی توضیح میدهد: «سازمانهای غیردولتی معمولا نهادهای واسط هستند و سعی میکنند شکافهایی را که در جامعه وجود دارد پر کنند. ترکیب اعضای رحمان در هیات امنا و کمیسیونهای تخصصی به شکلی است که این کار قابل انجام است. یعنی تلاش میکنیم با بهرهگیری از کارشناسان بخشهای مختلف دولتی و غیردولتی و مراکز علمی و با پژوهش و تحقیق زمینهها و ریشههای مسائل را مورد مطالعه قرار دهیم و از نتایج آن پیشنهادهایی در سطح راهبردها، سیاستها و برنامههای کاربردی به دولت، دستگاههای مختلف و جامعه و گروههای آسیبپذیر ارائه دهیم. در واقع چنین نقشی برای خودمان قائل هستیم.
البته در ماموریتهایی که برای مؤسسه پیشبینی شده است ظرفیتسازی از طریق ایجاد شبکههای اجتماعی و ارتباط گرفتن با نهادهای مدنی و نهادهای خیریه مختلفی که در این زمینه فعالیت میکنند نیز پیشبینی شده است. به این معنی که تلاش خواهیم کرد تا به این مؤسسهها نیز کمک شود تا از طریق استفاده از دستاوردهای علمی و پژوهشی، از توانمندی بالاتری برخوردار شوند.»
متاسفانه توی این کشور اینقدر بی برنامگی و هرج و مرج توی سیستم مدریتی هست که برنامه ریزی برای یک سال برنامه بلند مدت تلقی میشه و هیچ تضمینی برای اجرای آن وجود نداره و همینه که آدمها همیشه با سرخوردگی تمام اهداف و برنامه های مورد نظرشان را بدون حصول نتیجه رها میکنند و به شاخه ای دیگه میپرن به امید اینکه توی این فاز بتونن برای همنوعان خود مثمر ثمر باشن ولی قافل از اینکه این دست وپا زدنهای بیفایده سرانجامش بی تفاوتی و گوشه گیریه . شاید منم از اون دسته آدما باشم ولی همچنان به خودم تلقین میکنم نه بابا این چه حرفیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخبار بد—مرگ یکی از عزیزان، بیماری، اخراج شدن از کار و ...—مثل شوک می مانند، وحشت می کنید و همه زندگیتان ناگهان تغییر می کند.
جای تعجب نیست که در تحقیقی مشخص شده است که تقریباً همه خانم هایی که به تازگی ابتلا به سرطان سینه شان به آن گزارش شده است، دچار پریشانی و اضطراب می شوند. اما جدی تر اینکه، این وضعیت در تقریباً نیمی از آنها آنقدر پیشرفت می کند که منجر به اختلالات روانی شدید مثل افسردگی می شود.
کاملاً بدیهی است که شنیدن خبر بد چندان آسان نیست. اما واقعیت این است که باید با آن کنار بیایید، شما فرزندانی دارید که باید از آنها حمایت کنید و زندگی که باید آنرا ادامه دهید. اما چطور؟
بااینکه به نظر غیرممکن می رسد اما راه هایی هست که می توانید بااستفاده از آنها به خودتان برای کنار آمدن با این اخبار بد و شروع یک زندگی جدید، کمک کنید.
کمک بگیرید
بعد از شنیدن یک خبر بد، ساده ترین راه این است که فکر کنید تنها و بی کس هستید و یا آنقدر خودتان را غرق در فکر کردن به جزئیات آن مسئله می کنید که دیگر نمی توانید از زندگی لذت ببرید. باید سعی کنید با افراد خوشبین و مثبتی که در اطرافتان دارید صحبت کنید و از آنها کمک بگیرید. و حتماً انجام کارهایی که سابقاً از آنها لذت می بردید را ادامه دهید.
اطلاعات بگیرید
در شرایطی که اخبار بد، خبر ابتلای شما به یک بیماری باشد، یا مواردی مثل این، تا می توانید در آن زمینه اطلاعات جمع کنید. در اینترنت برای گرفتن اطلاعات درمورد آن بیماری جستجو کنید، کمی تحقیق کتابخانه ای انجام دهید و حرف های بیماران مبتلا به آن بیماری را بشنوید. وقتی حس کنید که کاری انجام می دهید اضطراب و ترستان تاحدودی تسکین می یابد.
درمورد احساساتتان قضاوت نکنید
بااینکه ممکن است از دهان دوستان و آشنایان بشنوید که باید سرتان را بالا بگیرید و قوی باشید، اما لزومی ندارد درمورد احساسی که دارید حس بدی داشته باشید. ترسیدن و ناراحت بودن کاملاً طبیعی است و هیچ اشکالی ندارد. وقتی کم کم سعی می کنید که با آن خبر بد و تاثیری که در زندگیتان دارد کنار بیایید، به خودتان اجازه بدهید که هر احساسی را آزادانه و بدون قضاوت و انتقاد تجربه کنید.
به خودتان فرصت دهید
در زمانهای سخت، نباید از خودتان انتظار داشته باشید که نظم و روال عادی زندگی را داشته باشید یا با همان سرعت قبل در زندگیتان پیش روید. درصورت نیاز از دیگران کمک بگیرید، تعهداتی که انجام آن در آن زمان به نظرتان دشوار است را لغو کنید و از خودتان مراقبت کنید. خوب غذا بخورید، خوب بخوابید و ورزش کنید. و بالاتر از همه اینها به خودتان سخت نگیرید.
احساسات منفی را بیرون بریزید و کم کم شرایط را بپذیرید
مهم نیست که شوک احساسی که به شما وارد شده، چیست، مراحلی هست که بعد از هر شوک احساسی باید طی کنید. شاید اول آن اتفاق را نپذیرید یا سعی کنید نادیده اش بگیرید و دوست داشته باشید که به زندگی که قبلاً داشتید برگردید. در مرحله بعد ممکن است از آن وضعیت عصبانی شوید و مدام بپرسید که "چرا من؟" و همه چیز را زیر سوال ببرید و آخر سر هم به طریقی افسرده و مغموم شوید.
بااینکه همه این مراحل کاملاً نرمال وطبیعی هستند اما شما را از پذیرفتن واقعیت دور می کنند. قبول واقعیت از نظر احساسی خیلی دشوار است اما باید به خودتان اجازه دهید که کم کم به آن سمت بروید. وقتی آن اتفاق را پذیرفتید آنوقت می توانید به آن با آرامش بیشتری نگاه کنید، نه با ترس و عصبانیت و ناراحتی.