دکتر « مریم امامی » متخصص جراح کلیه و مجاری ادراری و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفت وگو با ایسنا، گفت: با توجه به این که سیستم کنترل ادراری تحت هدایت سیستم اعصاب مرکزی است و به منظور کارکرد مثانه از طریق اعصابی که از کانال نخاع عبور میکند هدایت میشود؛ چنانچه ستون فقرات که مسیر عبور اعصاب را از مغز به سمت مثانه کنترل میکنند دچار آسیب و یا قطع شود عملکرد مثانه از کنترل هدایتی مرکزی خارج شده و در نتیجه عملکرد آن در بخش ذخیرهای ادرار و دفع آن مختل خواهد شد.
وی گفت: اهداف اورولوژیست و یا متخصص کلیه در طرح درمان بیماران ضایعات نخاعی، حفظ عملکرد کلیه و نیز کنترل ادرار و درمان بیاختیاری است؛ به طوری که بیماران، وابسته به استفاده از سوند دائم و یا پوشک نباشند و از عفونتهای ادراری و سنگ مثانه جلوگیری شده و تا حد امکان بیمار به فعالیتهای روزانه خود برگردانده شود.
دکتر امامی در خصوص علائم این اختلالات افزود: افرادی دچار این اختلالات هستند که توانایی ادرار کردن ندارند و از سوند نیز استفاده نمیکنند، پس از مدتی نیز که توانایی ادرار پیدا میکنند، بیاختیاری ادراری داشته و در برخی مواقع توانایی دفع کامل ادرار خود را ندارند.
وی ادامه داد: برخی از بیماران، این نوع اختلالات را جدی ندانسته و تنها مشکل خود را قطع نخاع میدانند و به علائمی که نامشخص بوده و آسیبهای جدی و غیرقابل برگشت به کلیه وارد میکند، بیتفاوت هستند.
این متخصص جراح کلیه و مجاری ادراری در پایان تاکید کرد: مراجعه به موقع به یک متخصص اورولوژی در درمان این اختلالات موثر است.
طی دوران مدرسه، اندامهای جنسی بچهها بدون تغییر باقی میمانند (6 تا 9 سالگی) اما با گذشت زمان و نزدیک شدن به زمان بلوغ، علاقه بچهها به کشف تفاوتهای جنسی افزایش مییابد. یادتان باشد که نقش و هویت جنسی بچهها با برخوردهای گوناگون والدین و البته جامعه شکل واضحتری به خود میگیرد.
تاثیر محیط مدرسه در بچهها نیز بسیار قابل توجه است. آنچه لازم میدانم دوباره یادآوری و تاکید کنم، این است که بچهها به اطلاعات صحیح نیازمندند و سوالهای خود را تا رسیدن به جواب قطعی و به بهانههای متعدد تکرار میکنند. به طور معمول والدین ناآگاه در این مورد به دو شیوه برخورد میکنند: یا جوابی به این سوالها نمیدهند و یا ذهن کودک را با انبوهی از اطلاعات پر میکنند.
دو قاعده کلی برای ارایه اطلاعات جنسی و یا اطلاعاتی درباره مرگ و طلاق یا موارد مشابه به کودکان صدق میکند:
1) کشف و درک آنچه بچهها میدانند و شیوه نگرش آنها به آن موضوع
2) صداقت در بیان مطلب
اگرچه شما نمیتوانید در بسیاری از موارد به کودک خود که سوال جنسی خود را در این سن میپرسد اطلاعات دقیق بدهید ولی میتوانید آنها را از تصورات و افکار غلط رهایی ببخشید. مثالی را که پیش از این برایتان گفته بودم، بازگو میکنم. خیلی از کودکان فکر میکنند بچهها از خوردن چیزی از سوی مادر و بزرگ شدن آن در شکم مادر ایجاد میشوند و وقتی والدین اطلاعات درستی در این باره به کودک ارایه کنند، این تصور غلط در ذهن آنها از بین خواهد رفت.
بسیاری از اطلاعات و آگاهیهای ارایه شده از سوی والدین ممکن است به وسیله کودکان فراموش شده و یا به درستی درک نشود اما مهم این است که در طول سالهای رشد، درک او از این مسایل نیز افزایش مییابد و به ارایه اطلاعات صحیح عادت میکند. برای مثال، اگرچه یاد گرفتن نامهای تشریحی دستگاه تناسلی برای بسیاری از کودکان دشوار است اما زمینهای را برای دریافت اطلاعات صحیح بعدی او فراهم میکند. نیازی نیست به کودک هشت ساله خود جواب سوالاتی را بدهید که او هنوز نپرسیده است! تنها باید جواب همان سوال را به آنها داد و نکته بعدی اینکه بهترین زمان برای آموزش مسایل جنسی به کودک زمانی است که خود او سوالی را میپرسد. فهم این مطلب که به دنیا آمدن بچه ربطی به خوردن و دستگاه گوارش ندارد ولی از جایی نزدیک محل دفع رخ میدهد (نه از محل ادرار کردن یا مدفوع کردن)، خیال او را آسوده میکند و تا این حد کافی است.
مقدمه
در کنار پیشرفت تکنولوژی و صنعت، تصادفات وسایل نقلیه، بلایات طبیعی، حوادث کار و جنگ می تواند خسارات جبران ناپذیری برای انسان به بار آورد که یکی از آن خسارتها می تواند ایجاد نقص در انسان باشد و نهایتا معلولیت ایجاد کند که انسان را از حالت عادی زندگی روزمره خارج کند و اگر وسایلی نباشد که او را در انجام زندگی یاری کند ممکن است به انزوا کشیده شده و روح او نیز معلول و ناقص گردد.
در سالهای اخیر وقوع جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس، گسترش استفاده از خودروهای مختلف و ساختمان سازیهای چند طبقه و ماشینی شدن زندگی روزمره سبب افزایش معلولیت ها علاوه بر معلولین طبیعی یا مادرزادی شده است و توجه به این مسئله که کم و بیش جنبه ملی و در عین حال جنبه انسانی دارد وظیفه همه است
دنیای معلولین
سازمان ملل متحد سال 1981 را سال معلولین اعلام کرد و در این سال تمام کشورهای جهان همبستگی خود را در حمایت از معلولین و تطابق مجدد آنان با دنیای کار و زندگی اعلام داشتند.
گروهی از این کشورها که از نظر پیشرفت های علمی و بهداشتی و اعتلای سطح زندگی در حد بالایی قرار داشتند توانستند اقدامات خود را در این راه بیش از پیش توسعه داده و تقویت کنند و در راه رقابت و هم چشمی با همدیگر در سطح جهانی آن را در معرض تحسین و تمجید قرار دهند ولی گروهی که به علل مشکلات علمی و صنعتی و مادی در حد پایین تری قرار داشتند نتوانستند حمایتی را که شایسته انسانیت و نوع دوستی است در حق همنوعان معلول خود به جا بیاورند. در حالی که این گروه از جوامع بشری بیش از دیگران نیاز به این اقدام داشتند چرا که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی از 450 میلیون جهان قریب هشتاد درصد آنها در این کشورها زندگی می کنند و مخارجی که در این کشورهای فقیر برای آنان صرف می شود 20 درصد مخارج جهانی آن است یعنی 80 درصد مخارج جهانی صرف 20 درصد معلولین در کشورهای پیشرفته می گردد. مسئله بیشتر تاسف آور می شود که از این 45 میلیون معلول جهان قریب یک سوم آن را کودکان تشکیل میدهند، یعنی کسانی که در سرآغاز زندگی هستند و باید یک عمر با معلولیت در این جهان به سر برند.
انتظار معلولین از جامعه
معلولین مخصوصاً کسانی که در اثر حادثه دچار ضایعه می گردند، دارای روحیه حساس و شکننده هستند. مسلماً برخورد نادرست اجتماعی با آنان می تواند وجود ضایعه را برای آنان عمیق تر نماید. دور کردن آنان از مسئولیت های قبلی خود شکاف عمیق بین آنان و جامعه به وجود می آورد چه رسد به اینکه استقلال در انجام کارهای شخصی از آنها گرفته شود. جامعه مخصوصاً افراد کارشناس و متخصص در این زمینه با دادن آموزش های لازم و ساختن وسایل کمکی در استقلال، می توانند آنان را یاری نمایند و این باور را برای آنان ایجاد کنند که حداقل توانمندی آنان انجام کارهای شخصی (پوشیدن لباس، خوردن غذا، رفت و آمد، استحمام، توالت و...) خودشان می باشند.
در کشورهای مختلف دنیا از دهه هفتاد میلادی به بعد مناسب سازی اماکن عمومی و انطباق آن با نیازهای افراد دارای معلولیت، خصوصاً معلولین جسمی- حرکتی در دستور کار قرار گرفت و تجارب کسب شده در این زمینه سبب گردیده است تا پرداختن به این مسئله به گونه ای بین المللی نیز مطرح و در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد. به طوریکه در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در باره حقوق افراد دارای معلولیت در مورخ 9 دسامبر 1975 چنین آمده است:
« معلولین حق دارند از امکاناتی برخوردار باشند که بتوانند به طور مستقل در جامعه حضور و زندگی کنند»
و همچنین در پیوست شماره 5 آن آمده است که:
« تمامی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه باید جنبه های مختلف محیط بدون مانع را برای افراد دارای معلولیت بررسی و فراهم آورند »
یا در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورخ سوم دسامبر 1982 در برنامه اقدام جهانی برای معلولین در بند 12، چنین آمده است:
برابر سازی فرصتها در کشورهای در حال توسعه
« به فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن نظام کلی جامعه، نظیر محیط فیزیکی و فرهنگی، مسکن، حمل و نقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی، فرصتهای شغلی و آموزشی، زندگی اجتماعی و فرهنگی، از جمله تسهیلات ورزشی و تفریحی در دسترس افراد جامعه خصوصاًً افراد کم توان قرار گیرد.»
وجود جانبازان و عزیز و گرامی که پرچمدار راه انقلاب هستند و سالمندان که وجودشان برکت زندگی است علاوه بر معلولین ما را بر آن داشت که پیرو برگزاری اولین همایش مناسب سازی با ایجاد یک وب سایت با عنوان مناسب سازی محیط شهری بتوانیم به این آرمان جامعه عمل بپوشانیم یعنی بتوانیم با لطف و عنایت الهی و با تعامل با پژوهشگران، اندیشمندان و علاقمندان به این موضوع قدمی کوچک برای این عزیزان برداریم